با وجود تعداد زیادی گیتار الکتریک مختلف در بازار، انتخاب مناسبترین گیتار برای تازهکاران ممکن است مشکل باشد. این راهنمای خرید جهت سادهتر کردن این فرآیند و کمک به تازهکاران در انتخاب گیتار الکتریک مناسب برای سبک موسیقی و سلیقه شخصی طراحی شده است. درا ادامه با ساز برتر همراه باشید :
اهمیت بودجه:
تعیین بودجه اولین مرحله مهم در انتخاب گیتار الکتریک است. در نظر گرفتن بودجه تأثیر مهمی بر کیفیت چوبها، سختافزار، تنظیمات و برند دارد. این بخش به تازهکاران کمک میکند تا به چگونگی تعادل برای بهرهگیری از بیشترین ارزش از بودجهشان برسند.
اهمیت ظاهر:
ظاهر گیتار شما نقش مهمی در انتخاب ابزار مناسب برای شما دارد. این بخش به تازهکاران نشان میدهد که چگونه میتوانند با گیتاری که میخواهند به آن شباهت داشته باشند، صدای مورد علاقهشان را بیابند و از طریق مقایسه آن با گیتارهای موجود تصمیمگیری کنند.
انواع بدنه :
گیتارهای الکتریک دارای سه نوع بدنه هستند بدنه توپر (solid body)، بدنه نیمهخالی (semi-hollow body) و بدنه خالی (hollow body). در این بخش به توضیح مختصری از این انواع میپردازیم.
- بدنه توپر(Solid Body): این نوع گیتارها از بلوکهای جامد چوب ساخته شدهاند و به عنوان گیتار الکتریک استاندارد شناخته میشوند. این گونه گیتارها چندکاره هستند و میتوانند در تمامی سبکهای موسیقی نواخته شوند. بدنه توپر باعث متمرکز شدن صدا و کاهش بازخورد صدا میشود. با تغییر سادهای در سختافزار و چوبها، این گیتارها میتوانند برای هر سبک موسیقی تنظیم شوند.
- بدنه نیمهخالی (Semi-Hollow Body): گیتارهای نیمهخالی دارای صدای زنده تر و آکوستیک تر هستند و همچنین از رزونانس بشتری برخوردار هستند. این گیتارها چندکاره هستند و میتوانند صداهای کلین و اوردرایو را پوشش دهند. آنها در سبکهای متعددی از جمله جاز، پاپ، فانک، سول، بلوز، ایندی، آلت-راک و حتی راک (مانند Malcolm Young از AC/DC یا Dave Grohl از Foo Fighters) دیده میشوند.
- بدنه خالی (Hollow Body): گیتارهای خالی دارای بدنههای بزرگتر و صدای آکوستیک بیشتری هستند. آنها بهطور معمول در موسیقی جاز دیده میشوند که نیاز به صدای ضخیم، کلین و با رزونانس عالی دارند. با این وجود، گیتارهای خالی خوب برای سبکهای موسیقی با اوردرایو بالا مانند راک یا متال مناسب نیستند.
در صورتی که به دنبال اولین گیتار الکتریک خود هستید، گیتارهای بدنه پر به عنوان گزینه “استاندارد” شناخته میشوند. با این حال، اگر گیتاریست مورد علاقهتان از گیتار الکتریک نیمهخالی یا خالی استفاده میکند، دلیلی نیست که شما نیز از همان نوع برای شروع استفاده نکنید اگر که میخواهید مانند نوازنده مورده علاقه تان گیتار بنوازید!
چوبهای گوناگون :
هر چه گیتار گرانتر باشد، احتمال این که بدنه آن از چوب یکپارچه ساخته شده باشد و از چوب لمینیت استفاده نشده باشد بیشتر است. این مورد تأثیر بسیاری بر کیفیت صدا و رزونانس گیتار دارد. گردن گیتار معمولاً از چوبی متفاوت از چوب فینگر برد ساخته شده است، چرا که چوب فینگر برد نیاز است تا برای دوام بیشتر مقاومتر و سخت تر باشد باشند.
چوب های متفاوت تأثیر صدای متفاوتی بر صدای گیتار میگذارند و گاهاً لایهبندی از چوبها برای تلطیف و ترکیب کیفیتهای صوتی مورد استفاده قرار میگیرد. در حالی که بحث جامع در مورد چوبها میتواند به یک مقاله جداگانه منتقل شود، در ادامه تعدادی از گزینههای کلیدی آورده شدهاند:
- ماهوگانی (Mahogany): گرم، رزونانسی، با زمان انتقال صدای خوب و میدرنج خوب. معمولاً برای گیتارهای راک استفاده میشود و در گردن و بدنه دیده میشود. مشابه با چوبهای کوا و کورینا.
- کاج (Maple): صدای تند، حمله خوب (صدای سریع برای نواختن نتهای تمیز و فانکی). معمولاً برای گیتارهای چندکاره در راک، بلوز، ایندی و کانتری استفاده میشود. چوبی رایج که برای همه قسمتهای گیتار (کلید، گردن، بدنه) استفاده میشود. مشابه با چوبهای پاین، پاپلار، پائولوونیا و زیره.
- بیسوود (Basswood): سبک با یک تونالیته متعادل. معمولاً برای بدنههای گیتارهای چندکاره در راک و متال استفاده میشود. مشابه با چوبهای آلدر و پاپلار.
- رزوود (Rosewood): یکی از چوبهای رایج فینگر برد. این چوب دارای رنگ تیره میباشد و نت هارا به صورت نرم و بیانی استوار منتقل میکند.
مقالات مرتبط : انواع چوب ها در ساخت گیتار
اشکال بدنه :
شکل بدنه شکل بدنه میتواند تأثیر زیادی بر حس نواختن گیتار داشته باشد. “شاخهها” در گیتار های الکتریک عمدتاً ویژگیهای مشخصی هستند که اشکال بدنه اصلی گیتار را تعریف میکنند و به طور عمده بر روی شکل بدنه گیتارهای استاندارد تأثیر میگذارند. این اشکال به کاربردها و دسترسی آسان به تمامی تارها و فرت برد کمک میکنند.
- گیتار با دو شاخه (Twin-Horned Guitar): گیتارهای دارای “دو شاخ” با دو برش در هر طرف نواخته میشوند و این شاخهها باعث آسانی دسترسی به بالاترین نتهای کلید میشوند. طراحی “دو شاخه” ممکن است همتراز، ناهمتراز یا آفست (بخشی از بدنه از محور متمایل به کنار جلویی جابهجا شده است) باشد. این گیتارها راحتی بالا و دسترسی آسان به تمامی فرت ها را فراهم میکنند.
- گیتار با یک شاخه (Single-Horned Guitar): این طراحی با یک شاخه یا گیتار تک کاتوی راحتی دسترسی به بالاترین نتهای کلید را کاهش میدهد، اما بسیاری از طراحیهای گیتار این مشکل را با اتصال گردنهای کمپروفایل و شاخههای منحنیدار حل میکنند.
- گیتار های الکتریک با شکل V و شکل بدنههای اکستریم : این اشکال دستبه بندی های خودشان را دارند اما به طور کلی برای افرادی که میخواهند ایستاده بنوازند و در جمع توجهات را جلب کنند مناسب است اما مناسب زمانی که بخواهید به صورت نشته بنوازید مناسب نیستند.
گردن انواع گیتار های الکتریک :
گردن بر روی قابلیت نواختن ساز تأثیر دارد و تغییرات کوچک در مشخصات میتوانند حس نواختن متفاوتی ایجاد کنند. برای تازهکاران، این تفاوتها کمتر قابل تشخص است، اما چند مشخصه مهم وجود دارد که باید توجه کنید.
- اتصال گردن به بدنه: گردن به بدنه با پیچومهره (Bolt-On)، چسب (Set-Neck) یا ساختار گردن-سرتاسر (Neck-Through) متصل میشود. هر یک از این انواع گیتارها صدای متفاوتی دارند.
- صدای گیتارهای با پیچومهره معمولاً روشنتر هستند، در حالی که گیتارهای با چسب صدای گرمتر و با رزونانس بیشتری دارند. هر نوع گیتار دارای حس متفاوتی است – اگر امکان دارد، آنها را در فروشگاه امتحان کنید تا ترجیحات خود را بیابید.
تعداد و اندازهی فرت ها:
آیا میخواهید با سرعت و با گستردهترین رنج نتها بنوازید؟ احتمالاً نیاز به 24 فرت خواهید داشت. این تعداد نوارها حداکثر معمولی برای گیتارهای الکتریک است. تعداد “استاندارد” فرت ها اما 22 نوار است، که برای افرادی که معمولاً میخواهند سولو نوازی کنند مناسب است.همچنین 21 فرت (گاهی 20) برای سبک وینتج است.
بطور کلی، هر چه فرتها بزرگتر باشند، لرزاندن سیم ها و بند کردن سیم ها (دو تکنیک سولو) آسانتر خواهد بود. اما نقطه ضعف فرتهای بزرگ (جامبو) این است که ممکن است زیاد فشار دهید و سیم را خم کنید و از کوک خارج کنید.
اندازه کوچکتر فرتها تعادلی بین تکنیکهای سولوی آسان و لغزش راحت تر بر روی سیم ها هنگام عبور از روی سیمها به شما ارائه میدهد. گیتارهای وینتج اغلب دارای فرتهای کوچک هستند – که عالی برای آکوردها هستند، اما برای انجام تکنیکهای سولو مدرن دشوار است. فرتهای متوسط (گاهی اوقات متوسط جامبو نامیده میشوند) به عنوان استاندارد مشاهده میشوند.
طول فاصله فرت ها ، شعاع فینگر برد و پروفیل گردن:
این عوامل نیز تأثیر بر نحوه نواختن گیتار دارند. طول فاصله (Scale Length)، از نوک میخ (در بالا) تا پل (در پایین) میباشد. طول فاصله تعیینکننده برای رزونانس بیشتر (صدای گیتارهای فندر)، اما نواختن تارها با فشار بیشتر میتواند سختتر شود، زیرا فشار بیشتری روی تار وجود دارد. شعاع فینگر برد تأثیر زیادی بر روی حرکت دست بر تارها دارد؛ شعاع کوچکتر مناسب برای نوازندگی آسانتر با آکوردها، در حالی که شعاع بزرگتر برای نوازندگی تکنیکهای سولو و روی تارها برای عبور روان است. پروفیل گردن، شکل و نمای گردن در دست نوازنده است. گردنهای با شکل “C” معمولاً استاندارد و دارای حس درشت (chunky) در دست هستند، در حالی که گردنهای با شکل “D” باریکتر و برای علاقهمندان به راک سرعتی بالاتر مناسبتر هستند
پیکاپ و چینش پیکاپ ها
پیکاپها در جلو گیتار و زیر سیم ها جاسازی شده اند و از مغناطیسی های پیچیده در سیم ساخته شدند که نوسانات تارها را به سیگنال های الکتریکی تبدیل میکنند و تأثیر بسزایی بر کلیت صدای گیتار دارند. پیکاپها میتوانند با تنظیمات مختلفی مانند انتخاب وضوح، اوردرایو و حتی حذف نویز تنظیم شوند. همچنین، پیکاپهایی وجود دارد که توانایی تغییر زوایای و موقعیتهای نصب را دارند، که این امکان را به شما میدهند تا صدای مطلوب خود را تنظیم کنید.
تنظیمات اوردرایو (میزان تقویت سیگنال الکتریکی) و تنظیمات تون (متغیرهای اصلی برای کنترل صدا) نیز مهم هستند. موارد دیگری مانند مدل و نوع پل، تعداد و نوع کلیدها (تونینگ ماشینها) و تنظیمات همگی تأثیرگذار هستند.
سینگل کوئیل: به طور کلی، یک گزینه با توان کمتر و تن صدای روشنتر و دقیقتر. به صداهایی که از این نوع آهنگسازی آمدهاند، مانند Biffy Clyro، Mark Knopler از Dire Straits، یا Bruno Mars با آهنگ “Uptown Funk” فکر کنید. آنها پیکاپهای بسیار چندجانبه هستند و برای سبکهایی چون پاپ، بلوز، سول، فانک، راک و کانتری بسیار مناسباند.
سینگل کوئیلها به دلیل طراحی آنها دارای “زنگ زمینی” ذاتی هستند که به دلیل خصوصیات طراحی آنها واضحتر است (زیر نورها و نزدیک مانیتورهای کامپیوتر). اما نگران نباشید؛ در طول دههها، بسیاری از گیتاریستهای بزرگ از آنها استفاده کردهاند.
پی ناینتی: یک پیکاپ با سبک وینتیج با صدای “نیمهراه” میان سینگل کوئیلها و هامباکرها. آنها دارای دقت و روشنایی سینگل کوئیل هستند با بخشی از “گزند” هامباکر – یک انتخاب بسیار چندجانبه!
هامباکر: یک پیکاپ قدرتمند با دو پیچک متصل به یکدیگر. برای بلوز، راک و متال ایدهآل هستند. طراحی دو پیچک از نظر صدایی با کاهش نویز: هامباکر به طور واقعی “زنگی ” که در پیکاپهای سینگل کوئیل وجود دارد را کاهش میدهد.
فعال: برخی از گیتارها دارای یک باتری 9 ولت هستند و با “پیکاپهای فعال” نامگذاری میشوند. این به سادگی بدان معناست که پیکاپها دارای توان و صدای قویتری هستند – ایدهآل برای راک و متال.
چینش پیکاپ ها
HH – دو هامباکر با صدای قدرتمند که برای راک و متال ایدهآل هستند.
SSS – سه سینگل کوئیل با یک تن متعادل و دقیق. چون به طور معمول دارای یک کلید 5 جهته هستند که به شما امکان انتخاب پنج صدای مختلف از گیتار را میدهد، بسیار چندجانبه هستند.
HSS – یک هامباکر برای صداهای قوی راک همراه با دو سینگل کوئیل برای صداهای پایینتر: مجموعهای بسیار چندجانبه از صداها که تقریباً همه ژانرها را پوشش میدهد.
HSH – به طور رایج در گیتارهای “شرد” که برای سرعت و نواخت با انرژی بالا طراحی شدهاند مشاهده میشود. یک چینش پیکاپ بسیار چندجانبه که بهترین ویژگیهای صداهای هامباکر و سینگل کوئیل را ترکیب میکند.
انواع بریج
بریج (Bridge)، جایی است که سیمهای گیتار به گیتار وصل میشوند. در حالی که بریج استاندارد ثابت است و هیچ حرکتی ندارد، برخی از گیتارها دارای یک سیستم ترمولو (Tremolo) هستند که به شما امکان میدهد که با استفاده از “دسته ویبره” (whammy bar) گام زنی را تنظیم کنید. دریچهها و سیستمهای ترمولو مختلف دارای نقاط تنظیم برای ارتفاع سیمها و انطباق گیتار (دو موضوع بیرون از دامنه این مقاله) میباشند.
- بریج ثابت (Fixed Bridge):
- بدون حرکت در بریج. به طور کلی، پایداری و پایداری تنظیمات نسبت بهتری دارد.
- ترمولو به سبک وینتیج (Vintage-Style Tremolo):
- بریج با حرکت که از طریق “دسته ویبره” به شما امکان تنظیم گام تمامی شش سیم را میدهد.
- این گیتارها نیاز به کوک بیشتر دارند، زیرا استفاده از ترمولو در زمان باعث تأثیر بر گام گیتار میشود و نیازمند تنظیم مکرر گیتار است.
- ترمولو دو قفلی (Double Locking Tremolo):
- ترمولوی دو قفلی (مانند نام تجاری Floyd Rose) دارای دریچهای با حرکت مانند ترمولو است، اما سیمها در دو نقطه از گیتار “قفل” شدهاند، بنابراین در طی استفاده از دسته ویبره نمیتوانند لغزش پیدا کنند.
- این به معنی این است که میتوانید برخی از حرکات دسته ویبره واقعاً شدید را انجام دهید (به خاطری که اثرات “افراز افتراقی” را در نظر بگیرید مانند Dragonforce، Steve Vai یا Van Halen) و نگران نباشید که از گام خارج شوید.
- معایب ترمولوهای قفلی، نیاز به تنظیم و نگهداری است، همچنین سختی اضافی تعویض سیمها نیز وجود دارد.
تنظیمات دریچهها توانایی تولید اختلافات قابل توجهی در صدای گیتار را دارند و به نوازندگان امکان ارائه گزینههای مختلف برای اکتشاف و انتخاب را میدهند. انتخاب یک تنظیمات دریچه بستگی به سبک موسیقی و ترجیحات شما دارد.
بیشتر بخوانید
خرید گیتار اکوستیک هرآنچه که باید بدانید
نکات پایانی
- در نظر گرفتن سلیقه موسیقی و سبکهایی که میخواهید بنوازید، برای انتخاب گیتار الکتریک بسیار مهم است.
- بیشتر زمان برای مشورهگیری و تست انواع گیتارها بگذارید.
- اگر امکان دارد، با چند گیتار مختلف آزمایش کنید تا تفاوتها را بفهمید و بهترین انتخاب را انجام دهید.
- نهایتاً، در خرید گیتار الکتریک خود، به محلی که از نظر کیفیت و خدمات مناسب است، توجه کنید.
موفق باشید در خرید گیتار الکتریک و شروع ماجرای موسیقی خود!
منبع :www.gear4music.com