fender شاید پرطرفدارترین برند در بین تمام برند های گیتار باشد، با توانایی قابل توجهی که دارد تا در طول دههها مورد توجه و سلایق تغییر کننده، همچنان به روز و مد را دنبال کند. اینجا یک تاریخ کوتاه است که چگونه فندر توانسته است جهان گیتار الکتریک را تسخیر کند. با سازبرتر همراه باشید تا از تاریخچه این برند سر در بیاوریم.
روزهای ابتدایی
او شاید یکی از معماران گیتار الکتریک باشد، اما لئو فندر حرفه خود را به عنوان یک تعمیرکار رادیو شروع کرد و درواقع هیچ گاه گیتار نزد. با این حال او در گوش دادن به افرادی که گیتار میزدند ماهر بود و تجهیزاتی را میساخت که نیازهای آنها را برطرف میکرد.
متولد کالیفرنیا در سال 1909، کلارنس لئونیداس فندر از ابتداع جوانی استعداد منحصر به فردی در زمینه الکترونیک نشان داد و در سن 13 سالگی با قطعات الکترونیک و قطعات یدکی از فروشگاه الکترونیک خودکار عمویش بازی میکرد. او در رشته حسابدار تحصیل کرد اما هرگز از ساخت و تعمیر رادیوها و سایر تجهیزات صوتی در وقت آزادش دست نکشید و در سال 1938 شرکت خدمات رادیویی فندر را در فولرتون تأسیس کرد.
به زودی لئو توسط رهبران گروههای موسیقی محلی جهت ایجاد سیستمهای PA و سایر وسایل تقویت سازهای زهی مورد نیاز آنها جذب شد – چالشی که خلاقیت او را به اوج رساند. سپس در سال 1943، لئو با دوستش، مهندس سابق ریکنبکر و مخترع Vibrola به نام “داک” کافمن همکاری کرد تا شرکت K&F Manufacturing Corporation را برای ساخت گیتارهای هاوایی ایجاد کنند.
در سال بعد، این دو نفر برای گیتار استیل لاپ پتنتی ثبت کردند که از یک پیکاپ مغناطیسی فندر استفاده میکرد و در نهایت گیتار را به همراه یک آمپلیفایر به عنوان یک کمبو به فروش میرساندند.
سال 1946، داک از شراکت باز کشید، اما لئو تصمیم گرفت به تنهایی ادامه دهد، نام شرکت خود را به فندر تغییر داد و تصمیم گرفت فقط بر روی نوآوریهای گیتار متمرکز شود، کسب و کار تعمیر رادیوی خود را فروخت و هیچوقت به عقب نگاه نکرد.
در جستجوی استحکام
در اواخر دهه 1940، فندر شروع به توسعه نقشههای گیتاری با بدنه توپر به جای گیتارهای بدنه هالوئود محبوب در آن زمان کرد . این اولین گیتار با بدنه توپر نبود، اما گیتارها به عنوان یک چیز جدید یا ناولتی در اکثر حلقهها محسوب میشدند. لئو همه این ها را برای همیشه تغییر داد.
ایسکوایر در سال 1950 آمد و نشانهگر یک آینده روشن و شکوهمند بود – با گردن بولت آن، بدنه با یک برش و یک پیکاپ، این ساز یک ابزار بسیار ابتدایی تر از آنچه بود که بسیاری از گیتاریستها در آن زمان استفاده میکردند، اما همین مسأله نشانه نبوغ آن بود.
گیتار بدنه جامد کمتر به بازخورد ها حساس بود، میتوانست صدای بلندتری ایجاد کند و در میانه تراکهای بند هایی با صدای بلند صدایش پیدا باشد. حتی بدون اینکه خودش این موضوع را متوجه شود، لئو صدای ایدهآلی برای موسیقی در حال رشد پاپ ایجاد کرده بود.
در سال 1951 نسخه دو پیکاپی آمد، اول با نام «برادکستر» معرفی شد، اما چندی بعد به دلیل دعوایی حقوقی به «تلکستر» تغییر نام داده شد. اولین گیتار با بدنه جامد با تولید انبوه در جهان .
سال 1951 یک سال خوب برای فندر بود . در همین سال، پرسیژن بیس نیز وارد بازار شد که به زودی اولین باس الکتریک شد که واقعاً نظر علاقهمندان به فرکانسهای پایین و باس را به خود جلب کرد. یک افسانه دیگر متولد شده بود، اما لئو هنوز هم در اوج فعالیتهای خود بود.
ورود استراتوکستر
پس از موفقیت تلکستر و پیباس، فندر و تیم خلاقیت او دوباره به تجدید اختراع گیتار الکتریک پرداختند. پس از دو سال تحقیق و توسعه، در سال 1954 یک گیتار جدید عرضه شد، گیتاری که با طراحی فضایی و صدای بینظیرش چهره موسیقی گیتار را برای همیشه تغییر میدهد – استراتوکستر.
هرچند که استراتوکستر شباهتهایی با تلکستر داشت، اما تعداد زیادی تفاوت کلیدی نیز داشت. این موارد شامل بدنه منحنی دوبلکات، سه پیکاپ سینگل-کوئیل و یک سیستم ویبراتو همگام بودند.
همانطور که هنری فورد چنین کاری را برای اتومبیلها انجام داد، لئو فندر با استراتوکستر یک گیتار ایجاد کرد که میتوانست به صورت انبوه تولید شود و با قطعات جایگزین به راحتی نگهداری و تعمیر شود. چنین طراحی چندکاره و مستدامی دلیل آن است این طراحی از آن زمان تقریباً تغییر نکرده است. استراتوکستر هنوز هم شناختهشدهترین گیتاری است که تا کنون ساخته شده است.
اما لئو کارش هنوز هم تمام نشده بود – در اواخر دهه 50 او شروع به کار بر روی یک گیتار با هدف قرار دادن بازار گیتاریستهای جاز آن زمان کرد، با سوئیچینگ قابل تنظیم، پیکاپهای چانکی سینگل-کوئیل، یک سیستم ویبراتو نوآورانه و یک ظاهر که چند دههای است که نوازندگان را به دو قطب نظر تقسیم میکند.
جازمستر هیچگاه با مخاطبان مورد نظر خود ارتباط نگرفت، اما موج گیتار سرفینگ آنها را هضم کرد. درست همانطور که در سال 1962 با جگوآر این کار را کرد. هر دو گیتار مورد سوتفاهم و اختلاف نظر ماندند تا زمانی که پیشگامان گرانج مانند سونیک یوت و دایناسور جونیور، گیتارهای “آفست” لئو را در قلهی سلیقهها قرار دادند.
تغییر مالکیت
کینگفیش با گیتار استارکستر خود
تصویر: روری دویل
به دلیل مشکلات سلامت، در ژانویه سال 1965 لئو فندر شرکت خود را به سیبیاس فروخت. هر چند که همه چیز سیاه و سفید نیست و پس از این فروش گیتارهای بسیار خوبی تولید شدند، اما در نظر بسیاری از نوازندگان گیتار، دورهی سیبیاس پایان “عصر طلایی” گیتارهای فندر بود.
بیتردید، مالکیت سیبیاس منجر به کاهش کیفیت و یکنواختی شد، زیرا هزینهها به انواع راهها کاهش یافت. اما همه چیز منفی نبود. مدلهای جدید معرفی شدند، از جمله تلکستر تایلناین، تله دلوکس و کاستوم، و گیتارهای نیمه پر استارکستر و کورنادو، از جمله استارکستر که از ترکیب گردن برپیچ و مدل جدید “واید رنج” هامباکر توسط ست لاور طراحی شده بود.
یکی از تغییرات مشهود و معروف در دهه 70، تغییر از چهار پیچ گردن به سه پیچ بود. ادعا شد که این تغییر تنظیم گردن را آسانتر میکند، و این تغییر تعدادی طرفدار دارد، اما دلیلی که گردن سه پیچ واقعاً محبوب نشد، به مشکلات کنترل کیفیت برمیگشت که منجر به مشکلات در راحتی اجرا ، پایداری تنظیم و طراحی نازک میشد.
فندر در جشنواره 25 سالگی استراتوکستر در سال 1979 به استفاده از چهار پیچ برگشت. یکی دیگر از نشانههای مشخص این دوره اندازه سرهای گیتار بود که برای افزایش اندازه استیکر، بزرگتر شدند.
به سوی دهه 80
پس از دهه آشوبناک 70، دهه بعدی تغییرات مهمی را در عملکرد و محصولات فندر به همراه داشت.
فندر خط Bullet را معرفی کرد. این خط دارای دو نوع گیتار بود و بعدها به یکی از محصولات ثابت شرکت تابعه به نام اسکوایر تبدیل شد. آنها شروع به ارائه جایگزینهایی برای مدلهای سنتی با ترکیباتی منحصر به فرد از رنگها، پیکاپها و جنسهای صدا کردند. میان سالهای 79 تا 82، سری لید عرضه شد.
ایده اصلی پشت این مدلها این بود که یک گیتار ارزانتر را با ویژگیهای مشابه تلکستر به مخاطبان فندر ارائه دهند. این مدل بر اساس مشخصات مدل اولیه سال 1954 طراحی شده بود. هر چند که تولید آنها فقط چند سال طول کشید، اما آنها دستان مشهور راه پیدا کردند و در بازار کلکسییونر ها نیز بسیار مشتری کسب کردند.
در این دوره، سیبیاس رهبری یاماها را به دست آورد و این یک لحظه بسیار مهم برای فندر بود. ابتدا، فندر ژاپن تأسیس شد تا این شرکت بتواند با ابزارهای باکیفیت و قابل تحملی که توسط یاماها، فرناندس و ایبانز برای بازار آمریکا تولید میشد، رقابت کند.
در سال 1985، بیل شولتز و گروهی از مدیران فندر مدیریتی را خریداری کردند، اما این خرید شامل کارخانه کورونا نشد . نتیجه این بود که در یک دوره کوتاه، تنها گیتارهای فندر در ژاپن تولید میشدند، در حالی که فندر بازمتولد در کورونا، کالیفرنیا یک واحد تازه ایجاد کرد و سعی در بازگرداندن شرکت به تولید گیتارهایی با کیفیت و ویژگیهای دهههای 50 و 60 داشت.
دو سال بعد، تغییر مهم دیگری اتفاق افتاد وقتی فندر اولین کارخانه مکزیک خود را در سال 1987 باز کرد. همان سال که فندر کارخانه ساخت سفارشی را هم افتتاح کرد و از استادان ماهر گیتار استفاده کرد تا سازهایی بسازند که درخشانی آن گیتارهای اوایل دهههای 50 و 60 را منعکس میکردند، در عین حال مدلهای سیگنیچر برای هنرمندانی مانند ینگوی مالماستین، جف بک، اریک کلپتون و صدها نفر دیگر در دهههایی که پس از آن آمدند، ایجاد کرد.
بیشتر بخوانید
راهنمای خرید گیتار الکتریک – تاریخجه گیتار های یاماها
گیتار فندر در دوران مدرن
در سالهای پس از خرید مدیریت ، فندر با قدرت پیشرفت کرد و اکنون بیشک بزرگترین و معروفترین شرکت گیتار در جهان است. فندر جدای کارخانه هایش در ایالات متحده، مکزیک و ژاپن، به سمت جنوب شرق آسیا نیز گسترش یافته است. با این کار گیتارهای فندر را در دسترس هر محدوده قیمتی قرار داده و همچنان موفق به حفظ سطح کنترل کیفیت بوده.
این شرکت همچنان در حال نوآوری است، طراحیهای جدید گیتار محبوبیتهایی همچون متئورا، کابرونیتا و شاید بیرقیبترین همگانیساز های همگانی، سری آکوستاسونیک را ایجاد کرده است، که خطوط میان گیتارهای الکتریک و آکوستیک را محو میکنند.
شاید به عنوان یک شرکت گیتاری، فندر توانسته باشد بدون از دست دادن هویتش به خود تنوع بخشد. شما گیتارهای فندر را در دست گیتاریستان راک سنگین، پاپ نئو-سول، راک آلت، و شاهان کانتری خواهید دید و کسی حتی یک لحظه نخواهد لبخندش محو نخواهد شد.هفت دهه از زمانی که اولین گیتار الکتریک لئو فندر جهان گیتار را دموکراتیزه کرد، فندر همچنان یک برند برای همه است.